پارک رفتن اقا کیان و شیرین کاری هاش
ســـــــــــــــــــــــــلام به همگی دیشب وقت داشتم بچه ها رو بردیم پارک البته زحمت بردنون دایی مهدی کشید کلی کیف کردند و بازی کردند و خوش گذروندنبیم سراغ عکسها اول واسه خودم قدم زدم بعدش ی جا ایستادم فک کنم که کجا برم گفتم اول برم تاب بازی حسابی بهم خوش گذشت و احساس راحتی میکردم و لم دادم حواسم نبود که بابا مبل نیست و تابه بعدش مامان پیادم کرد رفتم سرسره تلاش میکردم بره بالا اما نتونستم نتونستم برم اخه کوچیکم هنوز ولی خاله کمکم کرد رسیدم ب سرسره اینم خاله ازم گرفت و رفتیم خونه ...
تفریح اقا کیان
خوش تیپم هـــــــــــــــــــــــــــــــا
این عکسمم روز پنجشنبس واسه مراسم نامزدی خاله مطهره بود زود اماده شدم داشتم هندونه میخوردم که خاله از عکس گرفت ببین چقد خوش تیپ شدم ...
نویسنده :
مامان جون
16:00
ببين خودم واستادم
شیطون خاله
اینجا کیان رفته بود زیر میز کامپیوتر فضولی ...
نویسنده :
مامان جون
16:42
فضولی های نفسم
بدون عنوان
کیان ده روزه بوده
اینم ی مدل خوابیدن کیانه وقتی که 10روزه بوده ...
نویسنده :
مامان جون
16:40